ناهار ظهری هنوز انگار تو گلومه! بزور ضدتهوع نگهش داشتم که نپره بیرون! اسیر شدم بقران! والا. حالم اندکی بهتره، کم انرژیم هنوز.دلم میخواد بیشتر دراز بکشم، کمتر حرف بزنم، کمتر حرف بشنوم.اصن تو دنیای خودم باشم! این چی بود از کجا اومد؟

منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

هر چی که بخوای mathias1c teren ظهورنزدیک است خریدار ضایعات کاغذ باطله و کتاب و روزنامه بیگ گو مقالات طب سنتی و سبک زندگی دانلود برای شما خانواده موفق ایرانی